سفارش تبلیغ
صبا ویژن
توکّل، دژ حکمت است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :0
کل بازدید :17667
تعداد کل یاداشته ها : 15
103/2/30
10:12 ع
یک میان برنامه ی رادیویی( پخش شده از رادیو سلامت) - نمایشنامه و فیلمنامه

آقا:

/ با صدای بم/ برداشت اول

/ موزیک/

/سر و صدای خیابان/+/ صدای قدم هایی/

آقا:

سلام خانم

خانم1:

سلام، هان؟ چیه؟ هوم، این کارها دیگه قدیمی شده! دنبال روش های جدید گدا باشید، تنوع هم بد نیس!

آقا:

راستش چطور بگم، من گدا نیستم! از این کارم عارم میاد

خانم1:

پس چی هستی؟ نیازمندی؟ فقیری؟

آقا:

نه...نه.... من واسه خودم غرور دارم،حالام اگه بچه ام

خانم1:

آهان! حتماً بچه ات مریضه؟

آقا:

آره..آره...

خانم1:

لابد پول کم اوردی و مال شهرستانی؟

آقا:

آره... آره... اینم از نسخه و خرج و مخارج بیمارستان! شما از کجا می دونی؟

خانم1:

واسه این که روزی با صدتا مثل تو برخورد می کنم آقا! برو..برو خدا روزیتو جای دیگه بده معتاد!

آقا:

معتاد؟ / جدی/ من معتاد نیستم! سیگار هم نمی کشم

خانم1:

تو گفتی منم باورم شد! قیافه ات نشون میده معتاد تزریقی هستی!

آقا:

چی، معتاد تزریقی؟جل الخالق، معتاد دودی شنیده بودیم، اینو دیگه نشنیده بودیم! / جدی/ خانم محترم، اینی که گفتی، خداروشکر هنوز به شهر ما نرسیده!

خانم1:

هوم، میرسه، نگران نباش! حالام برو کنار، حنات دیگه برای کسی رنگ نداره! گفتم که این کارها دیگه قدیمی شده! برو کنار، وگرنه پلیس رو خبر می کنم

آقا:

پلیس؟ پلیس واسه چی؟

خانم1:

واسه خاطر گدایی، مزاحمت، کلاهبرداری و شیادی!

آقا:

خانم، بچه ام مریضه! گفتم که مال شهرستانم! پول کم اوردم!

خانم1:

بگو از شهرستان برات کارت به کارت کنند! دروغگوی کلاهبردار!

/ صدای قدم ها/

آقا:

/ با خودش/ همه جور خلاف کار بودم و خودم نمی دونستم... خدایا پولای خودم ته کشیده، کسی هم توی قوم و خویش دستش پول نیس برام رفسته،حالا چیکار کنم؟ دخترم، معصومه...

/ موزیک/

آقا:

برداشت دوم

/ صدای وزش باد/+ / صدای قدم ها/

آقا:

/ مردد/ سلام مادر...

پیرزن:

سلام، طبق معمول نسخه دستت گرفتی و از مردم گدایی می کنی؟

آقا:

مادر، من گدا نیستم!

پیرزن:

خب، اگه گدا نیستی، چرا نمیری از جاش کمک بگیری؟

آقا:

جای چی؟

پیرزن:

ببین پسرم، من یه موسسه رو می شناسم مردمیه!با صد تومن، هزار تومن مردم اداره میشه! کارش، کمک به بیمارهای نیازمنده، منم خودم عضوشم! البته برای خودش حساب و کتاب داره

آقا:

راس میگید؟

پیرزن:

دروغم چیه؟ الانم مدارک شناسایی مثل کارت ملی، شناسنامه همراهته؟

آقا:

/ خوشحال/ آره...آره.... هم برای خودم، هم برای زن و دخترم رو! تعهد میدم رسیدم شهرستان، پولشونو پس بدم!

پیرزن:

خب، حالا همراه من بیا تا اون موسسه رو نشونت بدم، همین بغله!

آقا:

ای خدا خیرت بده مادر...

/ صدای قدم ها/

/ موزیک/

آقا:

برداشت آخر

/ موزیک/

پیجر بیمارستان:

دکتر رحمتی به اتاق عمل.... دکتر رحمتی به اتاق عمل

/ صدای قدم ها/

خانم2:

ها؟ تا حالا کجا بودی؟ دخترمون..الان...

آقا:

نگران نباش زن! همه چیز درست شد

خانم2:

چطور؟ از کسی پول قرض کردی؟ یه خانمه می گفت این روزها محاله کسی به شوهرت کمک کنه!

آقا:

نه...نه.... از کسی پول قرض نکردم

خانم2:

پس از کجا اوردی؟

آقا:

از یه جایی بهم کمک کردند! هر وقت برگشتیم شهرمون، هم پولشونو پس میدم، هم منم هرماه بهشون کمک می کنم

خانم2:

خدا خیرشون بده

آقا:

حالام بریم...بریم تا حال دخترمون بدتر از این نشده، با صندوق بیمارستان حساب و کتاب کنیم

خانم2:

بریم...

/ صدای قدم ها/

/ موزیک/

 


93/6/31::: 11:31 ع
نظر()